سیر تکامل یک دروغ پرداز وزارت اطلاعات بنام ایرج مصداقی

در پس دستگیری و محاکمه حمید نوری بعنوان یکی از آمران و عاملان کشتار ۶۷
سیر تکامل یک دروغ پرداز وزارت اطلاعات بنام ایرج مصداقی
اطلاعاتی که منجر به دستگیری حمید نوری در فرودگاه استکهلم سوئد شد نه بخاطر«هوشمندی» ایرج مصداقی بلکه بخاطر دسته بندی و اختلافات شدید در وزارت اطلاعات ایران است. بر خلاف گفته های مصداقی که می گوید «کلید ماجرا از یک نامه ای زده شد که من دریافت کردم» کلید ماجرا از هنگامی زده شد که مسعود مولوی یکی از شکنجه گران و کادرهای ارشد وزارت اطلاعات رژیم در ترکیه ترور شد.

جهت اطلاع عموم وزارت اطلاعات از ابتدای تأسیس تاکنون توسط چند جناح در قدرت اداره می شود.
جناح سنتی و بازاریان به رهبری مؤتلفه اسلامی
جناح اصلاح طلب نظیر سعید حجاریان ، علی ربیعی
جناح سازمان اطلاعات سپاه که اکنون نیروی فائقه را در وزارت اطلاعات در اختیار دارد و کادرهای جوان این وزارتخانه پیرو این جناح می باشند.

مسعود مولوی همان بازجوی خشن و جنایتکاری است که در جریان اعتراف گیری مازیار بهروز هم نقش آفرین بوده است. از آنجا که این وزارتخانه همواره صحنه کشمکش قدرت بین سازمان اطلاعات سپاه و سایر جناحهای سنتی است، گاها درگیری هاحتی به تصفیه حسابهای خونین منجر می شود.

درجناح بندیهای درون وزارت اطلاعات حمید نوری با مسعود مولوی رابطه نزدیکی داشته است، از اینرو بعد از ترور مولوی در ترکیه، حمید نوری در صدد پی گیری علت تروروی بر آمده است. جناح رقیب بارها وی را از پی گیری این موضوع منع می کند ولی بازهم نوری به بهانه دیدار فامیل درخارج ازکشور در نظر داشته موضوع را پی گیری کند. هنگامیکه مافیای حاکم در وزارت اطلاعات سرسختی حمید نوری در پی گیری این پرونده را جدی تشخیص میدهند، طرح توطئه دستگیری وی در خارج از کشوربا نقش آفرینی ایرج مصداقی «کلید زده می شود».

پس از تکمیل طرح توطئه علیه حمید نوری جناح حاکم در وزارت اطلاعات کارگردانی این عملیات مافیایی در خارج از کشور رابه عهده ایرج مصداقی واگذار می کند. چرا که حمید نوری رابطه بسیار نزدیکی با ایرج مصداقی داشته و در سفرهای قبلی به خارج از کشور وسیله مصداقی پذیرایی شده بوده است.

پس از دستگیری حمید نوری در فرودگاه استکهلم ایرج مصداقی بدون پرداختن به حقایق پشت پرده یک چهره هالیوودی ازخودش ساخت و با لودگی همیشگی اش ادعا کرد«کلید ماجرا از یک نامه ای زده شد که من دریافت کردم و....»
طی ۲۱ ماه گذشته که حمید نوری در زندان سوئد بوده ، همواره مصداقی سعی کرده است یک داستان مهیجی از این ماجرا و نقش جانی دالری خودش برای رسانه بازگو کند. حتی کار را بجایی رساند که شرکایش در بی بی سی و کیهان لندن در صدد برآمدند یک مستند از شاهکار مصداقی تهیه کنند، غافل از اینکه همین مستند حال بر ضد مصداقی تبدیل شده است. بخشی از این مستند در کلیپ ضمیمه آورده شده است ، آن بخش از کلیپ که مصداقی با شرکای کیهان لندنی اش در تهیه و تدارک «دختر و مشروب» برای حمید نوری هستند، مربوط به همان مستند است.
در روزهای گذشته قاضی سوئد یک فایل صوتی از بازجویی های حمید نوری منتشر کرده که در آن از نوری سئوال می کند شما با ایرج مصداقی ای میل رد و بدل کردی. نوری هم تکذیب می کند و می گوید اصلا بلد نیست ای میل بزند؟!

بعد از انتشار این فایل صوتی در سطح رسانه های گروهی، ایرج مصداقی متوجه برملا شدن رابطه قبلی اش با حمید نوری شده ، فوری به بی بی سی مراجعه می کند تا اجبارا بخشی از حقایق پشت پرده را زودتر بازگو کند تا در صورت لو رفتن بقیه ارتباطاتش از فضاحت بیشتر جلوگیری کند. خوانندگان اظهارات کذب و بیهوده گویی این تواب ۸ ساله رژیم را با بی بی سی را در کلیپ ضمیمه ملاحظه خواهند کرد.
ما چند سال پیش قبل از اینکه مصداقی خودرا بعنوان یک «خبرنگار مستقل» معرفی کند نقاب از چهره وی گشودیم، با این وجود ذکر نکات تکمیلی را ضروری می دانیم:

چند سالی است وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران آفت دست پرورده ای بنام ایرج مصداقی را به خارج از کشور گسیل کرده است. وی ابتدا با نوشتن چند کتاب مربوط به دوره ۸ سال توابی اش درزندانهای جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد خودرا فردی پشیمان از اعمال گذشته نشان دهد و به سازمان مجاهدین خلق نزدیک شد. فردیکه ابتدا جاده صاف کن ایرج مصداقی در اپوزیسیون شد و مصداقی را «پژوهشگر» معرفی کرد عنصر مرموز دیگری است موسوم به علی ناظر.

پس از افشای چهره حقیقی مصداقی، وی خود را «خبرنگارمستقل» معرفی کرد و کارخانه جعل دروغپردازیهایش را گسترش داد. درتکمیل شایعه پراکنی و ایجاد تفرقه بین نیروهای اپوزیسیون ، پخش اکاذیب مصداقی به تلویزیون میهن تی وی واگذار شد. این تلویزیون وسیله شخصی به اسم سعید بهبهانی اداره می شود که گرداننده آن سابقه فعالیت سیاسی ندارد و بعلت نداشتن آگاهی سیاسی از درک حقایق مربوط به مشکلات مردم و نیروهای اپوزیسیون عاجز است. از اینرو هرشخصیت و جریان سیاسی مخالف مصداقی در این رسانه آماج فحاشی قرارمی گیرد.

در سالهای اولیه اعزام مصداقی به خارج از کشور وظیفه وی نفوذ درون اپوزیسیون خارج از کشوربود ، اما هرچه از دستیابی به این هدف دورتر شد بهمان اندازه دامنه اغراق گویی و دروغپردازیهایش بالاگرفت. درتداوم این اعمال خیانتکارانه، مصداقی کار را بجایی رسانده است که بعد از هرجنایت رژیم علیه اپوزیسیون و زندانیان سیاسی، وی برای لوث کردن آن واقعه بلافاصله به اظهارات کذبی دست می زند. هرگونه افشاگری علیه سران رژیم از سوی هرجریان سیاسی، بلافاصله توسط مصداقی به سخره گرفته می شود، ابتدا خودرا بعنوان صاحب نظرترین فرد معرفی می کند، سپس با اتهامات بی اساس به دیگران مسیر افشاگریها را به اختلافات درون اپوزیسیون تبدیل می کند.

ایرج مصداقی چنان ماهرانه دروغهایی از وقایعی را که اصلا درباره آنها چیزی نمیداند با آب و تاب سرهم می کند که گویی در بطن آن حوادث حضور داشته است. کافی است کسی در باره سوابق جنایات سران رژیم یا کشتار ۶۷ صحبت کند ، آنوقت است که ایرج مصداقی با ذکر چند مقدمه و مؤخره، از رنگ سبیل داماد مرتضی اشراقی تا نوع تختخواب معصومه ابتکار را با جزئیات شرح داده و منبرداری می کند. دست آخرهم همان جعلیاتی را استخراج می کند که مورد نظر وزارت اطلاعات ایران است. در یک کلام در دکان این مأمور وزارت اطلاعات از قرص آسپرین تا پوشک بچه و از عمامه طلاب قم تا خفاش و وکیل کارکشته انگلیسی یافت می شود.

معلوم نیست این آقای کاوه موسوی شریک مصداقی که خودش می گوید وکیل است و قاضی برجسته طی چهل سال گذشته که رژیم هر روز مرتکب جنایات بیشماری شده است کجا بوده است ؟ جمهوری اسلامی ایران تاکنون ۳۶۰ نفر را فقط در خارج از کشور ترور کرده آیا واقعا فردی می تواند در چنین منصبی باشد و چهل سال لب فرو بندد؟ و اکنون دوش بدوش ایرج مصداقی ادعا کند «حمید نوری را من دستگیرش کردم» ؟! در توصیف سطح نازل شناخت سیاسی این «قاضی» همین بس که در تلویزیون من و تو ادعا می کند«درخارج قیمت یک قهوه را هر شهروند ایرانی بما کمک کند من تضمین میدم یکدونه ازینا جرأت نمی کنه پاشا خارج بذاره» عین گفته های محاوره ایشان نقل شده و کلیپ اظهاراتشان ضمیمه می باشد.

به نظر می رسد مصداقی و کاوه موسوی مبارزات مردم و نیروهای اپوزیسیون را با بازار مکاره اشتباه گرفته اند؟
با وجود سالها زیگزاگ زدنهای ایرج مصداقی درجهت پنهان کردن رابطه اش با وزارت اطلاعات ، اما افشای ای میلهایش با حمید نوری توسط قاضی سوئد سرانجام طشت رسوایی اش را از بام انداخت. بدا بحال کسانی که آگاهانه و یا ناآگاهانه از ایرج مصداقی دفاع می کنند.